اهمیت سلامت روان خود را دریابید. برای اندیشیدن و پرداختن به سلامت روان خود، هیجوقت دیر نیست. استعدادهای كودكان را بشناسید و آنها را برای پرورش این استعداد ها یاری كنید.
به كودكان احترام بگذارید، در امور زندگی از آنها نظر بخواهید، در تصمیم گیری ها آنهار را مشاركت دهید و هرگز آنها و توانایی هایشان را دست كم نگیرید.
با خشم وعصبانیت هیچ كاری از پیش نمیرود بلكه با این روش شما از اهداف مورد نظر دورتر میشوید.قاطعیت را جایگزین خشم كنید.
هدف از بهداشت روان چیست؟
کا1. نا امیدی، احساس تنهایی، احساس بی ارزشی و خستگی
2. علایم جسمی: سر درد، درد های عضلانی، درد قفسه سینه و تپش قلب
داروهای روان پزشكی كه با نظر متخصص مربوطه تجویز میشود باعث اعتیاد نمی گردد.
به خاطر داشته باشیم شان انسان ها به ارزش های معنوی و اخلاقی شان است. بیماری روان پزشكی بر روی ارزش انسانی اثر سویی ندارد.
در اینجا به یكی از نشانه هایی كه نداشتن سلامت روان فرد را نشان میدهد می پردازیم.هش اعتماد به نفس یکی از علایم هشدار دهنده ابتلا به اختلالات روانی است. فرد عادی باید اعتماد به نفس داشته باشد و در غیر این صورت باید نسبت به بررسی آن اقدام کند. برای گذشته غمگین و برای آینده نگران نباشید، در زمان حال زندگی كنید.
اگر نمی توانید چیزی را تغییر دهید با آرامش آن را بپذیرید. اهداف دست یافتنی را كه با توانایتان متناسب باشد برای خود انتخاب كنید. اهداف خیلی بزرگ، دور از دسترس وغیر ممكن شما را به ورطه نابودی میكشاند.
از شكست و اشتباه نهراسید، زندگی سراسر تجربه است. سعی كنید از اشتباهات خودهرچه بیشتر بیاموزید اماآنها را دوباره تكرار نكنید.
كرامت انسانی به ثروت و زیبایی و مقام نیست. عزت نفس خود را در گرو دارا بودن هیج یك از این خصوصیات قرار ندهید والا ترین عزت و شایستگی انسان در رسیدن به مراحل بالای رشد،كمال و تعالی انسانی است.
مشكلات روانی خود و اعضای خانوادتان را جدی بگیرید و برای درمان آنها اقدام كنید. اهمیت مشكلات روانی كمتر از بیماری های جسمی نیست. برای مداوای معضلات روحی روانی خود از مراجعه به پزشك غافل نشوید.
در زمان شكست خود را نالایق و بی ارزش ندانید و خود را سرزنش نكنید.گناه عدم موفقیت خود را به گردن دیگران نیندازید بلكه مسیولیت آن را بپذیرید. هر شكستی پیش در آمد موفقیت های بعدی است با هر بار شكست یك قدم به موفقیت نزدیك تر میشوید. افسردگی یك بیماری است و قابل درمان است عصابنیت و پر خاشگری با مشاوره و داروی مناسب قابل كنترل است.
مهمترین علایم روحی افسردگی
1. نا امیدی، احساس تنهایی، احساس بی ارزشی و خستگی
2. علایم جسمی: سر درد، درد های عضلانی، درد قفسه سینه و تپش قلب
داروهای روان پزشكی كه با نظر متخصص مربوطه تجویز میشود باعث اعتیاد نمی گردد.
به خاطر داشته باشیم شان انسان ها به ارزش های معنوی و اخلاقی شان است. بیماری روان پزشكی بر روی ارزش انسانی اثر سویی ندارد.
در اینجا به یكی از نشانه هایی كه نداشتن سلامت روان فرد را نشان میدهد می پردازیم.
نشانه های مشکلات سلامت روان
. افراد غمزده
بارزترین نشانه افسردگی اندوه شدید است. احساس اندوه باعث می شود فرد افسرده سخت و دیر لبخند بزند. زیاد گریه کند یا همیشه بغض داشته باشد و نتواند در حضور دیگران احساساتش را کنترل کند و بسرعت متاثر می شود.
بیمار افسرده مثل دیگران از زندگی لذت نمی برد. دلخوشی هایی که ممکن است آدم های سالم را سر ذوق بیاورد برای افسرده ها بی معناست.
او احساس بی ارزشی، مستاصل بودن و ناامیدی شدید می کند؛ خودش را به خاطر چیزهایی مقصر می داند که اصلا تقصیر او نبوده است.
این بیمار به ظاهر و محیط اطرافش بی توجه است. ممکن است سر و وضعی آشفته و کثیف پیدا کند. مدت ها حمام نرود و علاقه ای به مرتب کردن محل زندگی اش نداشته باشد.
او نمی تواند به وظایف و مسیولیت هایش عمل کند. اگر تحصیل می کند دچار افت تحصیلی می شود. اگر شاغل است عملکردش کاهش پیدا می کند و اگر خانه دار است نمی تواند امور منزل را مدیریت کند.
بیمار افسرده با کسی صمیمی نمی شود. دوستان نزدیک زیادی ندارد و ترجیح می دهد تنها باشد و معتقد است زندگی، پوچ و آینده، سیاه است و همیشه احساس نارضایتی دارد.
گاهی امکان دارد از خودکشی حرف بزند یا حتی اقدام به خودکشی کند. بشدت گوشه گیر است و همیشه گوشه دنج خانه را به هر جای دیگری ترجیح می دهد.
معمولا از دردهای جسمی رنج می برد، اما پزشکان عادی منشأ بیماری اش را تشخیص نمی دهند و نمی تواند تمرکز کند.
احساس می کند بشدت فراموشکار شده است، اما گرچه مسایل روزمره را فراموش می کند حوادث تلخ و بد را به روشنی به یاد می آورد و درباره شان حرف می زند. تقریبا همیشه خسته است حتی اگر کار مهمی نداشته باشد.
زندگی بیمار افسرده بر اساس برنامه ریزی پیش نمی رود یعنی زمان دقیقی برای خواب و بیداری ندارد و از اختلال خواب رنج می برد. او بهانه جو است . همیشه آماده جنگ با بقیه است. پرخاشگری می کند. بد و بیراه می گوید و از همه متنفر می شود؛ بشدت زودرنج است.
موضع گیری اش در برابر هر مشکلی، همیشه تسلیم است. معتقد است به هر حال شکست می خورد پس چرا درباره مشکلات ایستادگی کند و برای حل شان تلاش کند.
حتی حوصله نگهداری از بچه هایش را ندارد. به سرعت از کوره در می رود.خشمش مهار گسیخته است و می شود گفت زمانی که عصبی است به کلی کنترلش را از دست می دهد.
هیچ علاقه ای به فعالیت های گروهی ندارد و اغلب حس می کند هیچ کس در این دنیا حرفش را نمی فهمد.
در غذا خوردن اختلال دارد. شاید بیش از اندازه غذا بخورد و دچار اضافه وزن شود. شاید هم از آن دست افرده ها باشد که لب به غذا نمی زنند و به شدت لاغر میشوند .
نمی تواند وظایف زناشویی اش را بدرستی انجام بدهد. معمولا همسرش از او ناراضی است چون تمایل جنسی اش را از دست می دهد.
همچنین ممکن است به سمت الکل یا مواد مخدر گرایش پیدا کند و دست آخر این که احساساتش درباره خودش واقعی نیست مثلا ممکن است فردی با هیکلی عادی باشد، اما خودش را بیش از اندازه چاق یا لاغر تصور کند.
تهیه کننده: سمیرا تیر