استخوانها با بافت کلسیم و فسفر، زنده و در حال تغییر هستند و مغز آنها، سلولهای خونی تولید میکند. بعضی بیماریهای استخوان نظیر استیوپروز(پوکی استخوان) شایع و بقیه نادر هستند.
ویژگی استیوپروز یا پوکی استخوان، کاهش تراکم و مقاومت استخوانهاست که با شکستگی آنها همراه میشود. در عمل، استیوپروز موجب میشود استخوانها به ظاهر سوراخ سوراخ(اسفنجی) به نظر رسیده و از استحکام و قوام آنها کاسته شده و در نتیجه نتوانند فشارهای وارد بر خود را تحمل کنند.
شکستگیها میتوانند به صورت ترکخوردگی(مانند شکستگی گردن استخوان ران) یا خردشدگی(مانند خردشدگیهای مهرههای ستون فقرات در نتیجه تحمل وزن) باشند. ستون فقرات، سر و گردن استخوان ران، دندهها و مچ دستها از جمله مکانهای شایع اینگونه شکستگیها به شمار میروند.
با این حال، چنین شکستگیهایی در هر نقطه دیگری از بدن نیز میتوانند پیش آیند. چنین است که بدون بروز علامتی همچون درد، ممکن است بیمار سالها از وضعیت خود بیخبر باقی بماند.
شکستگی در مهرهها میتواند درد خنجر مانندی را موجب شود که از وسط و پشت به اطراف تیر میکشد. با گذشت زمان، درد مداوم در ناحیه کمر و لگن جای دردهای لحظهای را گرفته، از بلندی مهرهها کاسته شده و در نهایت کمر، شکل کمانی به خود میگیرد(قوز پشت که بیشتر در خانمهای مسن دیده میشود.)
ممکن است بیماری، سالها بدون علامت باشد و خود بیمار از آن خبری نداشته باشد، زیرا تا زمانی که شکستگی در استخوانها ظاهر نشده، علامتی نیز وجود نخواهد داشت.
برای جلوگیری از پیشرفت پوکی استخوان علاوه بر تغذیه، شیوه زندگی و عادات روزمره میبایست از کلسیم خوراکی و داروهایی که مانع از کاهش تراکم استخوان و بروز شکستگیها میشوند، استفاده کرد
از سوی دیگر، بسیاری از ترکهای ریز(به اصطلاح مویی) بدون درد است و از نظر پنهان میمانند. علاوه بر درد که علامت شایع بیماری است، به جریان افتادن لختههای خون در سیاهرگهای بزرگ اندامهای تحتانی نیز موجب آمبولی ریه(به دام افتادن لختهها در وریدهای ریز ریهها که عواقب و عوارض مهمی را به دنبال دارند) میشود.
از هر دو خانم، یک نفر سرانجام دچار شکستگی استخوان به خاطر پوکی استخوان خواهد شد. تقریبا یک سوم کسانی که دچار شکستگی سر و گردن استخوان ران میشوند، هیچگاه از بستر برنمیخیزند و تنها یک سوم آنها به زندگی عادی و فعال گذشته بازمیگردند. با مسنتر شدن جمعیت، ضایعات ناشی از استیوپروز نیز افزایشی تصاعدی خواهد یافت.
به طور کلی، هر چه تراکم استخوان بیشتر باشد، از استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود. عوامل ژنتیکی نقش تعیینکنندهای در استحکام استخوانها دارند، اما خود نیز از عوامل محیطی و داروها تاثیر میپذیرند.
به عنوان مثال، استخوانهای مردان و سیاه پوستان محکمتر از زنان و سفیدپوستان هستند. تراکم استخوانی در دوران کودکی شکل گرفته و این فرآیند تا حدود 25 سالگی به اوج خود میرسد.
طی 10 سال آینده، این وضعیت حفظ میشود، اما پس از 35 سالگی، استخوانها به طور طبیعی سالانه سه تا پنج درصد از تراکم خود را از دست میدهند. در خانمها، استروژن نقش بسیار مهمی در حفظ تراکم استخوانها دارد و هم از این روست که پس از یائسگی و افت سطح استروژن بدن، کاهش تراکم استخوانها نیز شدت مییابد.
در این زمان، خانمها سالانه دو تا چهار درصد تراکم استخوانهایشان را از دست میدهند! به این ترتیب، در یک دوره 10 ساله، 25 تا 30 درصد از تراکم استخوانها کاسته شده و این خود عامل مهمی در بروز بیشتر استیوپروز نزد خانمهای مسن به شمار میرود.
علاوه بر اینها، عوامل رفتاری همچون اعتیاد به سیگار، شیوه زندگی توام با بیحرکتی، مصرف غذاهای کم کلسیم و به طور کلی بدغذایی و سوءتغذیه نیز از عواملی هستند که فرآیند بروز بیماری را تسریع میکنند.
در مردان نیز، افت سطح تستوسترون(یا هورمون مردانگی که در برخی بیماریها، سرطانها و اعمال جراحی پیش میآید) همین ضایعات را به دنبال دارد.
تشخیص بیماری استیوپروز با روش تصویربرداری تحت عنوان اسکن تمام استخوانها با عکسهای رادیولوژی تایید میشود.
نخست به بیمار توصیه میشود، شیوه زندگی و عادات روزمره خود را تغییر دهد، مثلا سیگار را کنار گذارد، روزانه به میزان معینی ورزش کند، از برخی غذاهای مفید بیشتر استفاده کند و... قدم دوم، تجویز کلسیم خوراکی(روزانه 1000 میلیگرم برای مردان و زنان در سنین پیش از یائسگی و نیز خانمهایی که در دوران یایسگی از استروژن استفاده میکنند و 1500 میلیگرم برای خانمهای یائسهای که از استروژن استفاده نمیکنند)، ویتامین D(مثلا روزانه یک یا دو قرص یا کپسول از مولتیویتامینهای موجود که اکثرا دارای ویتامین D هستند) و استروژن است که همه نقش حمایتی و کاستن از سرعت پیشرفت بیماری را دارند.
ارسال نظر